امشب وقتی به دور و وره این اتاق نگاه می کنی
درست در صندلی ات بنشین و نور چراغ ها را کم کن
آیا خونم را می خواهی و آیا اشکم؟
چه می خواهی
از من چه می خواهی
آیا آنقدر آواز بخوانم که دیگر نتوانم
باید چندان به این تارها زخمه بزنم که سره انگشتانم زخم شود
راضی کردنه تو چه سخت است
از من چه می خواهی
آیا خیال می کنی چیزی را می دانم که تو نمی دانی
از من چه می خواهی
اگر به قول پاسخ ندهم آیا خواهی رفت
از من چه می خواهی
آیا باید زیره بارون بایستم
آیا می خواهی که یک رشته گل مرواریدبرات بسازم
من مردی نیستم که به او احتیاج داری
از من چه می خواهی
هر چیزی که بخواهی می تونی داشته باشی
می توانی دستخوش پیشامد شوی .خواب ببینی.حتی روی آب را بروی
هر چه می خواهی می توانی صاحب شوی
روحت را بفروش به من
آیا این همون چیزیه که به آن نیاز داری
می توانی امشب خودت را ببازی
به باطن بنگر هیچ چیز برای نهفتن نیست
بر گرد روبه روی چراغ
از من چه می خواهی
pinkfloyd2.blogfa.com
کاش اینجا بودی..
خب پس فکر می کنی که می تونی تشخیص بدهی
بهشت را از دوزخ
آسمان آبی را از درد
می توانی تشخیص دهی کشتزارهای سبز را از خط آهنی سرد
لبخندی را از نقاب
راستی فکر می کنی که می توانی تشخیص بدهی !
و آیا تو را وادار نکردند
که قهرمانت را با ارواح معامله کنی
خاکستر داغ را با درختان ؟
هوای گرم را با نسیم خنک ؟
آسایش سرد را با تغییر ؟
آیا نقش سیاهی لشکر را در جنگ با نقش مهم در یک قفس معاوضه کردی
کاش اینجا بودی چقدر دلم می خواهد اینجا بودی
ما دو روح گم گشته ایم که سال ها سال است که در تنگ ماهی شنا می کنیم
بر همان زمین قدیم و آشما راه می رویم چه یافته ایم
همان ترس های قدیم را
کاشکی اینجا بودی
pinkfloyd2.blogfa.com
the piper at the gates of dawn
pinkfloyd2.blogfa.com
wish you were here
pinkfloyd2.blogfa.com
one of my turns
یکی از نوبت های من(آلبوم دیوار)
روز به روز عشق خاکستری می شود
چون پوست مردی در حال احتضار
شب همه شب وانمود میکنم که همه چیز عادی است
اما من پیر تر شده ام
تو سرد مزاج تر شده ای
و دیکر هیچ چیز بسیار خوش نیست
و می توانم حس کنم که یکی از نوبت هایم فرا می رسد
مثل تیغ سرد شده ام
مثل شریان بند سخت شدهام
مثل طبل تشییع جنازه سخت شده ام
بدو به اتاق خواب
در چمدان سمت چپ
تبر محبوبم را پیدا می کنی
اینقدر وحشتزده مباش
این فقط یک مرحله گذر است
یکی از روزهای بد من
دوست دار تلوزیون تماشا کنی
یا لای شمد ها بروی
یا به بزرگ راه خلوت بیندیشی
دوست داری چیزی بخوری
دوست داری پرواز بیاموزی
اصلا دوست داری
می خواهی تلاش کنی
دوست داری پلیس را خبر کنی
فکر می کنی وقتش رسیده که دست بردارم
چرا می گریزی
ترجمه و منبع : pinkfloyd2.blogfa.com