پینک فلوید

گروه پینک فلوید Pink Floyd

پینک فلوید

گروه پینک فلوید Pink Floyd

باب گلدوف ، ماندلای موسیقی


خبر فوق العاده جالبی بود.آخرین باری هم که اعضای گروه پینک فلوید پس از 20 سال دور هم جمع شدند در کنسرتی بود که این مرد از بنیان گذاران اصلی اون بود



باب گلدوف ، ماندلای موسیقی



چه کسی فکر می کرد روزی برسد که گروهی گیتاریست به سیاستمداران دنیا عدالت و آزادی یاد بدهند؟ وقتی باب گلدوف ایرلندی تصمیم گرفت برای اولین بار دنیا را با گیتار بزرگان راک و پاپ تکان دهد، همه قدرت عظیم موسیقی را فهمیدند. اولین بار بیست سال قبل همه بچه های موسیقی در لایو اید دست به دست هم دادند تا دنیایی را که به قول آن ها سیاستمداران به گند کشیده اند، نجات دهند.
دیواری بین ما و گلدوف
حتما تصویرش را بخاطر داری. چشمهایش را که ته آن یک نومیدی تلخ خوابیده بود. چشمت را ببند و ذهنت را رها کن. فیلم دیوار پینک فلوید را بخاطر بیاور. باب گلدوف جلوی چشمت می آید، در نقش جوانکی که پدرش در جنگ کشته شد، خودش در عقده های سیستم سنتی انگلیسی رشد کرد و شد یک آنارشیست حرفه ای، آخرش می خواستی چه بشود؟ شد یک فاشیست درست و حسابی، از همان ها که می خواهند به خارجی ها حمله کنند و سیاه پوست ها و هروئینی ها را گوشه خیابان تکه تکه کنند. حالا یادت آمد؟ اسمش باب گلدوف بود، در فیلم دیوار اسمش پینک بود، همان که راجر واترز داستان دیوار را برایش به صورت آلبوم دیوار پینک فلوید ساخت.
من از دوشنبه ها بیزارم
ربرت فردریک زنون"باب" گلدوف روز پنجم اکتبر 1951 در دابلین متولد شد. او یک خواننده ایرلندی، یک ترانه سرا و یک فعال سیاسی است. گلدوف در کالج بلک راک در نزدیکی دابلین تحصیل کرد؛ مدرسه ای که می گفت از آن بیزار است.اولین شغلش نوشتن برای هفته نامه کانادایی جورجیا استریت به عنوان خبرنگار بخش موسیقی بود. در اواسط دهه هفتاد رهبرگروه بوم تاون رت شد. این گروه هم عقیده با جنبش پانک ها در آن زمان بود. یک جنبش اعتراضی که می خواست در مقابل نظم احمقانه صنعتی مقاومت کند. آهنگشان با عنوان Rat trap یا تله موش به رتبه اول جدول انگلیس رسید وترانه" من از دوشنبه ها بیزارم "بسیار معروف شد. گلدوف در ان زمان به عنوان سخنگوی گروه های راک مطرح بود.

موسیقی و اعتراض
موسیقی یکی از شیوه های اعتراض است، اعتراض به دنیایی که در آن زندگی می کنیم. جون بائز در جنبش مدنی آمریکا با موسیقی اش به جنگ اعتراض کرد، جان لنون با موسیقی اش به جنگ اعتراض کرد، پینک فلوید در دهه هفتاد این اعتراض را به شکلی عمیقا سیاسی به میان گروههای راک برد، مارگرت تاچر در ترانه دستان کثیفت را از سرزمین من دور کن راجر واترز بخاطر لشکرکشی نظامی اش مورد اعتراض قرار گرفت. مدونا و امینم به بوش اعتراض کردند و تونی بلر در ترانه جرج مایکل « سگ خانه بوش» خوانده شد. موسیقی در کنار همه انواع سرگرم کننده و یا هنری اش کارکردی هم برای اعتراض یافت. راک کمی عمیق تر و جدی تر و رپ اجتماعی تر و عامیانه تر به اعتراض پرداختند. باب گلدوف در موسیقی راک جهان و بخصوص انگلیس تبدیل به یک سخنگوی سیاسی شد. کسی که می توانست شنوندگان و تماشاگران میلیونی موسیقی راک را از طریق صدا و تصویر متوجه مشکلات دنیایی کند که در آن زندگی می کنند.

بند اید
تا سال 1984 گروه بوم تاون رت فعال بود، اما بتدریج رو به زوال رفت. در نوامبر همان سال گلدوف با تماشای گزارش مایکل بوئرک درباره گرسنگان اتیوپی از بی بی سی تصمیم گرفت از موقعیتش استفاده کند و برای آنها کاری بکند. او از میج یور از اولترا وکس دعوت کرد تا ترانه "آیا آنها می دانند که کریسمس آمده است؟" را با هم بنویسند.
در ماه نوامبر گلدوف با راجر اسکینر در بی بی سی قرار داشت تا درباره آلبوم جدیدش صحبت کند اما او از این فرصت استفاده کرد تا خبر انتشار آهنگ تازه منتشر شده اش را به گوش همه برساند و همین باعث شد توجه رسانه ها به این موضوع جلب شود. بعد از این بود که او گروه بند اید را که برگزیده ای از بهترین خوانندگان راک و پاپ انگلیس و ایرلند بود تشکیل داد.
ترانه آنان درست قبل از کریسمس 1984 با هدف بدست آوردن مقدار کمی پول که بتواند گرسنگی را تامدتی متوقف کند، منتشر شد.گلدوف امیدوار بود که دستکم 000 70ِ پوند بدست بیاورد، اما ترانه چند ملیون پوند فروخت و پرفروش ترین ترانه جدول شد. تا سال 1997 همچنان این ترانه پیشتاز بود. پس از این بود که ترانه « یکبار دیگر» با عنوان بند اید 2 در سال1989 ضبط شد که این بار کایلی مناگ و جیسون دونودن هم به آن پیوستند.این ترانه در آستانه کریسمس 2004 با گروه جدیدی از خواننده ها با عنوان بند اید 20 راهی بازارشد.

روزهایم را به تو می دهم
بسیاری از اوقات خوش ما در زندگی کاملا شخصی می گذرد، مثل عاشق شدن،ازدواج کردن یا بچه دار شدن .اما لحظات نادری هم هست که اوقات زندگی مان را با همه دنیا قسمت می کنیم. سیزدهم جولای 1985 روز برگزاری کنسرت لایواید چنین روزی بود.روزی که همه جهان با یک هدف دور هم جمع شدند. بزرگان موسیقی جهان دورهم جمع شدند تا کسانی را که در تمام جهان به تنهایی فقر و گرسنگی را تحمل می کردند، کمک کنند.
تا جولای 1985 گرد آوردن گروهی از با استعدادترین خوانندگان زمان روی یک صحنه غیر ممکن بود . اما بهترین های عصر یکی بعد از دیگری به روی صحنه آمدند و ازعشق و ممکن شدن آرزو ها و از عقایدشان حرف زدند. بچه های موسیقی هنوز از روز سیزدهم جولای 1985 حرف می زنند، انگار که در آن روز به همه آرزوهایی که در ترانه هایشان از آن دم می زدند،رسیدند.

ماندلای موسیقی
گلدوف برای برگزار کردن کنسرت لایو اید به هر جایی که می شد سفر کرد،او حتی برای تغییر روش انگستان در مورد کمک به گرسنگان با مارگرت تاچر هم جنگید. گلدوف با برگزاری لایو اید در لندن و فیلادلفیا تبدیل به یک قهرمان بین المللی شد، کسی که نامش در تمام آفریقا هم پیچیده بود، نام باب گلدوف در موسیقی تبدیل به نامی شبیه ماندلا در سیاست شد، کسی که نمی شد نادیده اش گرفت و بی اعتنا به او مردم را رها کرد. حاصل لایو اید جمع آوری کمک های مالی برای گرسنگان آفریقا بخصوص اتیوپی بود. گلدوف برای این کار جوایز بیشماری هم دریافت کرد ، او با وجود اینکه متولد ایرلند بود، از سوی ملکه الیزابت دوم ملقب به شووالیه شد. لقبی که مختص متولدین انگلستان است.

کنسرت لایو ایت
در ماه مارس سال 2005 گلدوف اعلام کرد که کنسرتی برای آگاه ساختن مردم نسبت به مساله بدهی های دولت های آفریقا ، قاچاق و ایدز برگزارمی کند.روز دوم جولای 2005 برای اجرای کنسرت هایی در شهر های لندن، پاریس، رم، برلین، فیلادلفیا، ژوهانسبورگ، مسکو و چند شهر دیگر در نظر گرفته شد . این بار باب گلدوف به دنبال کمک های مالی نبود، او می دانست که بخش اعظم کمک های مالی مردم جهان به آفریقا توسط دولت های فاسد این کشورها تلف می شود و به دست گرسنگان نمی رسد. او تلاش کرد تا با برگزاری کنسرتها آگاهی عمومی نسبت به فقر جهانی و بخصوص اوضاع آفریقا را بالا ببرد و سران گروه هشت را برای بخشودن بدهیهای کشورهای فقیر آفریقایی تحت فشار قرار دهد. به همین دلیل کنسرت لایو ایت چندروز قبل از اجلاس گروه هشت در ادینبورو اسکاتلند برگزار شد. گلدوف گفت که برنامه های او در آستانه این نشست "برای جمع آوری اعانه نیست، بلکه برای دستیابی به عدالت سیاسی است". او افزود که برپاکنندگان این برنامه، "دیوانه وار به دست و پا افتاده اند" تا با برگزاری این کنسرتها، معضلات قاره آفریقا را بیشتر پیش چشم بکشانند.
دنیا را تکان دهید
باب گلدوف از تمام جهان خواست تا متوجه وضع خود بشود. او از یک سو از بیل گیتس کمک گرفت و از سوی دیگر ماندلا را به صحنه آورد. او حتی از پاپ بندیکت شانزدهم، پاپ بداخلاق آلمانی هم خواست که برای مبارزه با فقر کمک کند تا نخستین حرکتش را به عنوان رهبر کاتولیک های جهان انجام دهد. اما او بیشتر از همه روی میلیونها مخاطب موسیقی حساب کرد که دنیا را با گوش های شان می بینند، او گفت: "پسران و دخترانی که گیتار به دست دارند سرانجام فرصت خوبی یافته اند تا دنیا را تکان دهند." او می دانست که مخاطبان موسیقی مهم ترین گروه فشاری هستند که می توانند سیاستمداران و گردانندگان جهان را تحت فشار قرار دهند. او جمله وینستون چرچیل را اینگونه تغییر داد که« من نمی گویم که این پایان فقر شدید است، اما این آغاز یک پایان است.» در لایو ایت بسیاری از بزرگان موسیقی روی صحنه رفتند، از جمله پل مک کارتنی، دایدو، مدونا، بونو از یو تو، رابی ویلیامز، یوسوندور و دهها تن از بزرگان راک در تمام جهان. در این برنامه بعد از بیست سال گروه پینک فلوید در کنار هم برنامه اجرا کردند.
جرج بوش، اروپا، دلار یا یورو؟
باب گلدوف جز آنکه یک چهره بزرگ موسیقی جهان و انگلستان است، یک فعال سیاسی است با افکار خاص خودش؛ او مخالف یورو ،پول واحد اروپا ست و این مخالفت را با اجرای یک تبلیغ تلویزیونی نشان داد.او همچنین در سال 2004 واکنش اتحادیه اروپا را نسبت به بحران گرسنگی در اتیوپی تاثر آور خواند و طی سفری به اتیوپی پیشنهاد جرج بوش را برای مقابله با ایدز در آفریقا ستود.این پیشنهاد از سوی بعضی از گروه های امدادگر به دلیل پافشاری بیش از حد بر روی اخلافیات مسیحی و پرهیزگاری جنسی مورد انتقاد قرار گرفته بود.

سخنگوی فعالان حقوق پدران
باب گلدوف بعد از جدا شدن از همسرش پائولا ییتس برای گرفتن حضانت سه دختر خودش و دختری که پائولا از همسر دومش که خودکشی کرده بود داشت ، به دادگاه رفت و همین تجربه باعث شد تا سخنگوی فعالان حقوق پدران در انگلستان بشود.

بعد از انفجار
اگر چه صدای موسیقی راک در آستانه برگزاری اجلاس گروه هشت ساعت ها لندن را شادمان کرد، اما صدای گوشخراش هفت انفجار شادی برگزاری کنسرت عظیم لایو ایت را به هم زد. گروههای تروریست اسلامگرا لندن را لرزاندند. چند روز قبل تصویر باب گلدوف در حالی که همراه با مردم لندن برای احترام به روح کشته شدگان سکوت کرده بود، ثبت شد.






نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد